معنی (.n) خروس، پرنده نر(از جنس ماکیان)، کج نهادگی کلاه تیز وراست کردن، کج نهادن، یک وری کردن چخماق تفنگ، (.iv, معنی (پئ) خروس، پرنده نر(از جنس ماکیان)، کج نهادگی کلاه تیز وراست کردن، کج نهادن، یک وری کردن چخماق تفنگ، (پهذ, معنی (,n) ocms، /cjbi jc(اx [js kاldاj)، l[ jiاb;d lgاi تdx mcاsت lcbj، l[ jiاbj، dl mcd lcbj ]okاr تtj;، (,iv, معنی اصطلاح (.n) خروس، پرنده نر(از جنس ماکیان)، کج نهادگی کلاه تیز وراست کردن، کج نهادن، یک وری کردن چخماق تفنگ، (.iv, معادل (.n) خروس، پرنده نر(از جنس ماکیان)، کج نهادگی کلاه تیز وراست کردن، کج نهادن، یک وری کردن چخماق تفنگ، (.iv, (.n) خروس، پرنده نر(از جنس ماکیان)، کج نهادگی کلاه تیز وراست کردن، کج نهادن، یک وری کردن چخماق تفنگ، (.iv چی میشه؟, (.n) خروس، پرنده نر(از جنس ماکیان)، کج نهادگی کلاه تیز وراست کردن، کج نهادن، یک وری کردن چخماق تفنگ، (.iv یعنی چی؟, (.n) خروس، پرنده نر(از جنس ماکیان)، کج نهادگی کلاه تیز وراست کردن، کج نهادن، یک وری کردن چخماق تفنگ، (.iv synonym, (.n) خروس، پرنده نر(از جنس ماکیان)، کج نهادگی کلاه تیز وراست کردن، کج نهادن، یک وری کردن چخماق تفنگ، (.iv definition,